- 05 اکتبر 2017
- مقاله و یادداشت
- کد خبر 3960
- 1235 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
true
true
true
true
true
true
true
true
سایز متن /
false
نوشتار یکی از شاگردان عرفان حلقه
حسن روحانی در سازمان ملل گفته: حقوقبشر و حقوقشهروندی در کنار اسلامخواهی و عدالتجویی از مهمترین خواستههای مردم ایران درطول بیش از ۱۵۰ سال گذشته و به ویژه انقلاباسلامی سال ۵۷ بوده است؛ و نیز گفت ما همان ملتی هستیم که یهودیان را از رنج اسارت نجات دادیم؛ ارمنیانمسیحی را با آغوش باز به میان خویش پذیرفتیم و در میان خود یک قاره فرهنگی و تنوعی کمنظیر از اقوام و ادیان را جای دادیم…!
این سخنان روحانی درحالی است که ما هموطنان با اقلیتهای مذهبی ما از خیلی تسهیلات اولیه زندگانی شان منع هستند!
چه بر سر انسان و انسانیت آمده است؟! همه یا در حال فرار کردن از این جامعه هستند یا در حال فرار کردن از خود! آگاهی، مسئولیت میآورد…! بگو چقدر میدانی، تا بگوییم چقدر مسئولی؟! از طرفی هم این جمله همیشه آشنا را میشنویم و میخوانیم که “هرچه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی”
تمام فکر و ذهن و شعور و شخصیت و رفتار ما شده تضاهر کردن! داریم تظاهر میکنیم که یک جامعه با فونداسیون پودر شده را سالم و بدون نقص نشان دهیم!
با یک باد کوچکی که میآید، دائما در نوسان است! و تنها شاید “این چند نفر” هستند که با متحمل شدن فشار زیاد پایههای ترک خورده جامعه را نگه داشتهاند تا فرو نریزد…! و از طرف دیگر “آن چند نفر” از جوانب مختلف آسیب وارد میکنند که باعث لرزه هایی میشود که جامعه به شدت تحت آسیب و ریزش قرار میگیرد.
در این بین افرادی که بخواهند بازگوکننده این آسیبها باشند، تا اندازهای که در منافع این بعضیها تعلل و خللی وارد نکنند که هیچ، اما به محض اینکه این خلل کمی پررنگ تر شود، شروع به مقاومت میکنند!
عرفانحلقه یا عرفانکیهانی با بنیانگذاری استاد محمدعلی طاهری، آگاهیای را نشر داد که همگان بتوانند به سادگی از آن بهرهمند شوند؛ باعث شد تا در چشمان همگان، عشق جای نفرت و خودپرستی را بگیرد؛ باعث شد تا همگان معنای ایستادگی و بیان حق و حقیقت را بفهمند؛ باعث شد تا شناخت درستی از اسلام که آن چیزی نیست جز صلح، دوستی و سلامتی را به درک بنشینند و بدانند که اگر کسی خود را مسلمان مینامد باید در نهایت سلامت روحی، جسمی، و روانی باشد؛ اتصال با حضرت حق را به گونهای نشان داد، اهدنا الصراط المستقیم و ایاک نعبد و ایاک نستعینش را به گونهای فریاد زد که اگر همگان آنرا به درک مینشستند، دیگر نمیتوانستند حتی لحظهای آرام گیرند.
این است حکایت شاگردانی که لحظهای آرام و قرار ندارند و همهشان در مسیر عشقی که دارند، این راه را فریاد میزنند؛ فریاد آزادی برای آنانکه میدانند اما موانعی چون قدرت و ثروت به ایشان اجازه همراهی و همدلی را نمیدهد! چرا که آنان نیز میبایست وظیفه شیطانگونه خود را بازی کنند؛ یا آگاهانه یا ناآگاهانه و مطابق دستور دریافت شده؛ و آنها نیز از روی وظیفه است و عشق؛ اما از نوع شیطانیاش!
همگی بر این اصل واقفیم که هیچ کس کامل نیست!
مسیر عشق الهی بسیار پرمخاطره است. امکان اشتباه دارد. اما همگان مسیر مستقیم را فهمیدهاند و برایش بها میدهند! بهای مالشان، جانشان، زندگی شان، فرزندشان را و …! آنقدر این مسیر عظمت دارد که هر چه بیشتر میروند، بیشتر عاشق میشوند! اما اگر چه باز هم خطا کنند، باز هم عاشقانه، محکم بر سر عهدی که با خداوندگار بستند، هستند!
این متن تنها یک پیام است برای عزیزانی که تصور واهی بر “این چند نفر” بودن عاشقان مجموعه عرفانکیهانی را دارند؛ تصور اینکه اگر این تعداد قلع و قمع شوند دیگر صدای حقانیتی بلند نخواهد شد! باید اذعان داشت که بسیار سخت در اشتباهند!
تصمیم به گرفتن و دربند کردن چند نفر رادارید؟! ۱۰ نفر، ۲۰ نفر، ۱۰۰ نفر؟! عزیزانم این را بدانید که اگر هزاران نفر را در سراسر دنیا به اسارت بگیرید، باز هم هزاران نفر عاشق هستند که ادامه دهنده این راه باشند! ممکن است بعضیهامان خطاهای سهوی داشته باشیم، اما باید بدانید که از الست خود در راه حق و حقیقت بر نخواهیم گشت و لبیک گویش هستیم و همچنان استوار ادامه میدهیم…!
وقتی شما تماما تلاش میکنید و وظیفه خود را در شبکه منفی به نحواحسن انجام می دهید، پس انتظار این را باید داشته باشید که شبکه مثبت نیز عاشقانه وظیفه خود را انجام دهد و این را قطعا واقف هستید که ارقام سمبلیک هستند و در نهایت ظلم بر حق پیروز است…!
و من الله توفیق
true
true
http://erfanews.com/?p=3960
true
true
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد