false
گفتگو با حسن نایب هاشم پزشک و مدافع حقوق بشر درباره تاثیرات اعتصاب غذای محمد علی طاهری و رفتار جمهوری اسلامی
با گذشت نزدیک به هشتاد روز از اعتصاب غذای «محمد علی طاهری» زندانی عقیدتی در اعتصاب غذا، «حسن نایب هاشم» پزشک و مدافع حقوق بشر در تازهترین گفتگویش با بررسی تاثیرات اعتصاب غذای این زندانی گفته: «اعدام پر هزینه است، ولی اعدام خاموش را ممکن است بگویند که پیش آمده است و یا این که زندانی خود خواسته است و شرایطی به وجود بیاورند افراد یا خودکشی بکنند یا دست به اعتصاب غذا بزنند.»
به گزارش خبرگزاری عرفان (اِنا)، این پزشک ایرانی ساکن اتریش درباره تاثیرات اعتصاب غذا بر «محمد علی طاهری» گفته است: «اعتصاب غذای تر بعد از هفتاد و چهار روز میتواند مشکلات خیلی زیادی ایجاد کرده باشد. اعتصاب غذای خشک خب جای خود دارد… در این زمان قابل تصور است که وقتی که تمام آب بدن تمام میشود و یا خیلی کم میشود، درجه حرارت بدن به شدت افزایش پیدا بکند و در یک دمای بالای بدن که بدن نمیتواند خودش را کنترل بکند، و درجه حرارتش را پایین بیاورد؛ شخص در کما برود و از بین برود.»
«حسن نایب هاشم» درباره نیاز فوری «محمد علی طاهری» به امکانات پزشکی و درمان گفته: «…برای درمان پزشکی باید فرد به خارج زندان منتقل بشود. اگر آنها کارشان را درست بخواهند انجام دهند، باید آقای محمد علی طاهری بعد از این همه مدت اعتصاب غذای تر، چهار روز اعتصاب خشک، در هر لحظه، هر چه زودتر، همین اکنون به بیمارستان فرستاده بشود و تحت نظارت پزشکان مورد اعتماد او مورد درمان قرار بگیرد.»
این مدافع حقوق بشر در بخش دیگری از گفتگویش با خبرگزاری عرفان درباره رفتار جمهوری اسلامی در مقابل زندانیان در اعتصاب غذا گفته: «…بارها دیده شده که گفتهاند زنده و مرده شما برای ما فرق چندانی ندارد تا او را تحت فشار روانی بیشتر قرار بدهند، و به اصطلاح حتما او را در این ارتباط بشکنند؛ یعنی که او اعتصاب غذایش را بدون دستاوردی به اتمام برسانند… به هر حال سعی میکنند او را به انفرادی منتقل کنند تا شرایطی به وجود بیاید که اعتصاب غذای او بازتاب پیدا نکند و روی زندانیان سیاسی و عقیدتی دیگر تاثیر نگذارد و حداقل این است که سیستم هماهنگی را با همدیگر نداشته باشند.»
این در حالی است که «محمد علی طاهری»، به دنبال ادامه بازداشت غیرقانونی خود با وجود صدور قرار منع تعقیب (پیگرد)، از روز ۲۰ آذرماه سال جاری، پس از هفتاد و چهار روز اعتصاب غذای تر، اعتصاب خشک را آغاز کرده است.
این زندانی عقیدتی امروز جمعه ۲۶ آذرماه ۱۳۹۵ (۱۶ دسامبر ۲۰۱۶) هشتادمین روز از اعتصاب غذای اعتراضی و ششمین روز از اعتصاب غذای خشک خود را در شرایطی پشت سر میگذارد، که نهادهای امنیتی و نهادهای مسوول قضایی در پرونده او، درباره وضعیت قطعی و سرنوشت احتمالی او به صورت رسمی تاکنون هیچ واکنشی نشان ندادهاند.
فایل صوتی و متن کامل گفتگوی خبرگزاری عرفان با «حسن نایب هاشم» در پی آمده است.
– آقای نایب هاشم آیا برای شما امکان دارد با توجه به این که دوره اعتصاب غذای آقای محمد علی طاهری بسیار طولانی شده و نگرانیها را نسبت به جان ایشان افزایش داده است، الان چهار روز از اعتصاب غذای خشک ایشان گذشته است، میتوانید از لحاظ پزشکی بگویید چه اتفاقی برای آقای طاهری دارد میافتد؟
حسن نایب هاشم: بله، به هر حال هم آن هفتاد و چهار روز، هم این چهار روز را باید در نظر گرفت. اولا معمولا استیصال مطلق ممکن است کسی را به اعتصاب غذای خشک برساند. معمولا ما مواجه هستیم که خیلی از زندانیان در اعتصاب غذا، ابتدا اعتصاب غذای تر میکنند و بعد ممکن است بعضی از آنها به اعتصاب غذای خشک تبدیل کنند و موارد برعکسش هم هست. مواردی که با اعتصاب غذای خشک شروع میشود و بعد با یک دسترسی محدود به یک امکان معین، زندانی در اعتصاب غذا، به اعتصاب غذای تر میپیوندد و یا به صورت تر اعتصاب غذایش را ادامه میدهد.
اعتصاب غذای تر بعد از هفتاد و چهار روز میتواند مشکلات خیلی زیادی ایجاد کرده باشد. اعتصاب غذای خشک خب جای خود دارد. حالا از اعتصاب غذای خشک صحبت میکنیم البته تمام اینها یک مقدار مورد به مورد، باید مورد توجه قرار بگیرد. این که وضعیت جسمی کسی که اعتصاب غذا میکند قبل از اعتصاب غذا از هر نظر به چه صورت بوده است؛ سنش، وزنش و شرایط کلی بیماریهایی که داشته است یا دارد. و از آن طرف چه اتفاقاتی و چه رویدادهایی میتواند روی بدهد و چه نوع از انواع مختلف اعتصاب غذایی که میتواند باشد آن را در نظر بگیریم برای فردی که در اعتصاب غذا است. به هر حال تمام اینها مهم است و خب متاسفانه آقای طاهری در زندان انفرادی بودند و نمیدانیم که موقعی که اعتصاب غذا را شروع کردهاند، با چه شرایطی شروع کردهاند، چه روشی را در واقع در اعتصاب غذا داشتهاند و بعد از آن هفتاد و چهار روز چه وضعیتی بودند. قابل تصور است که خب در اعتصاب غذا حتی اگر یک حداقلی ماده هیدروکربور که برای سوخت چربیها و پروتئینها لازم است، باید تامین بشود. حدودا یک سیر یا هفتاد و پنج گرم قند یا شکر است، که حدودا سیصد کالری را تامین میکند. حتی اگر این تامین بشود که در خیلی از موارد تامین نمی شود. گاهی اوقات روشهای اعتصاب غذایی را در زندانهای ایران معمول است؛ سه تا حبه قند صبح میخورند، سه تا حبه قند بعدازظهر میخورند، این مقدار در واقع خیلی کمتر از این است. شاید به جای آن سیصد کالری بشود گفت صد کالری را تامین میکند و دویست کالری در واقع کمبود است، برای این که چربیها و پروتئینها، عضلات بتوانند خوب بسوزند.
حتی اگر بهترین سیستم را رعایت کرده باشد بدن روزی هفتاد و پنج گرم هم احتیاج به پروتئین دارد. میشود گفت که از عضلات خودشان در این هفتاد و چهار روز در واقع می شود گفت این مقدار را از دست دادند که خب مقدار خیلی زیادی میشود. به خصوص این که خب عضلهای مثل قلب مطرح است که تمام عضلات آسیب میبینند از جمله قلب بعد از هفتاد و چهار روز فوقالعاده دشوار است. علاوه بر آن خب بدن حتما احتیاج به املاح مختلف دارد که مهمترین آنها سدیم است. قاعدتا باید در اعتصاب غذا فرد از سدیم استفاده کند، یعنی مقداری آب و نمک میل بکند. اگر این کار را نکند، به هر حال باز هم خطر است.
آب باید به اندازه کافی میل شود اگر به اندازه کافی آب نوشیده نشود، در آن زمان باعث میشود که خب روی معده تاثیر بگذارد. ما شاهد هستیم که حداقل دو تن از کسانی که اخیرا اعتصاب غذا کردهاند، آقای مهدی رجبیان و اقای آرش صادقی به ناراحتی معده شدید دچار شدند که میشود گفت در اثر نخوردن کافی آب است و به اضافه املاح دیگر مثل پتاسیم، منیزیم، ویتامینها به خصوص ویتامین ب یک بسیار مهم است و نبود آن باعث تاری چشم میشود. اینها مسائلی است که باید دید که در واقع شیوه اعتصاب غذای آقای طاهری چگونه بوده و قابل تصور است که همچنین مسائلی برای ایشان در این مدت به وجود آمده باشد.
فشار خون خیلی از زندانیانی که در اعتصاب غذا هستند پایین است، هشت روی چهار است. حداقل سه نفر، هشت روی چهار است. آنها که در زندان انفرادی نیستند مثل آقای طاهری و آنها نشان میدهد که نمکی که گفتم به اندازه کافی میل نشده و خب فشار خون افت پیدا میکند، دچار سرگیجههای مداوم هستند. حالا اعتصاب غذای خشک علاوه بر آن اضافه بشود که الان آقای طاهری ظاهرا در این وضعیت هستند، باید باز هم دید تعبیری که ایشان از اعتصاب غذای خشک دارند چگونه است. اگر واقعا به هیچ میزان مایعات مصرف نکنند، آب مصرف نکنند؛ به سرعت میزان آب بدن رو به کاهش میرود و کلیه احتیاج زیادی دارد به این که مدام آب در آن جریان پیدا بکند. درجات مختلفی از نارسایی کلیه در همان روز چهارم احتمالش هست. ممکن است بعضی از این تغییرات در کلیه برگشتناپذیر باشد و دچار نارسایی کلیه بشوند و در یک حدی احتیاج به دیالیز پیدا بشود اگر که اعتصاب غذا تداوم پیدا کند. ولی به این شیوه ممکن است تا چند روز دیگر بتوانند ادامه بدهند به اصطلاح در این زمان قابل تصور است که وقتی که تمام آب بدن تمام میشود و یا خیلی کم میشود، درجه حرارت بدن به شدت افزایش پیدا بکند و در یک دمای بالای بدن که بدن نمیتواند خودش را کنترل بکند، و درجه حرارتش را پایین بیاورد؛ شخص در کما برود و از بین برود.
– آقای طاهری در آخرین دفاعیاتی که در هفت صفحه از ایشان منتشر شده، در صفحههای سه و چهار اشاره کرده است که مورد معالجه روانپزشکی قرار گرفته است و دچار فراموشی شده و حتی امکان داده این نسبت داشته باشد با آن معالجاتی که ایشان را به اجبار معالجه روانپزشکی کردهاند. از طرف دیگر هم خبری منتشر شد که داروی لیتیم و هالوپوریدول از طریق شیر به او خوراندهاند، یک داروی بی مزه و بی بو به ایشان خورانده شده و گفتهاند اگر دوز بالایی از این دارو به بیمار داده بشود ایشان را احتمال دارد مسموم بکند و کشنده باشد. این دارو بیشتر برای درمان بیماری اختلالات دو قطبی اشاره کردهاند تجویز میشود. به نظر شما آیا بازجوها چنین اقدامی را میکنند؟ یعنی محتمل است با توجه به تجربهای که شما از سوابق زندانیان سیاسی در ایران دارید؟
حسن نایب هاشم: به هر حال من تجربه مشابهی که به زور به کسی دارو خورانده باشند، سراغ ندارم که خب به یک معنی، زندانیان سیاسی و عقیدتی را چیزخور کرده باشند. یعنی که در واقع موادی به او بدهند که دلخواه او نبوده، وجود دارد. مواردی هست که به نظر میرسد که حداقل داروهای روانگردانی که استفاده میکردند، برای گرفتن اعتراف در دهههای گذشته وجود دارد. علائم بسیاری وجود دارد که چنین اقداماتی انجام میشده است. یا نوع نشستن و یا نوع برخوردی که در مقابل دوربینها داشتند موقع مصاحبه تلویزیونی، به هر حال شک بسیار زیادی ایجاد کرده درباره کسانی که آگاهی داشته باشند به مساله؛ ولی حالا این که پزشک دلسوزی به هر حال علایم مشخص است که کسی تحت این فشار روانی باشد خب میتواند… دچار مبتلا شدن به یک بیماری عصبی روانی قباحتی ندارد. هر انسانی در شرایطی که استرس فوقالعاده بالایی باشد، دچار عدم تعادلهای معینی میشود. بنابراین میشود خب علایم بیماری دو قطبی دیده باشند پزشکان در آقای طاهری یا هر بیمار دیگری.
ولی به طور کلی در این رابطه هم همان طوری که شخص حق دارد که اعتصاب غذا بکند یا نکند، حق دارد که اعتصاب دارو هم بکند یا نکند، به خصوص در حالت هوشیاری. از جمله خب در بیمارستانهای روانی هم سعی میکنند که حتی در بیمارستانهای روانی هم دیده بشود که حداقل بینش یا آگاهی به وضعیت خود وجود دارد، کسی را مجبور نمیکنند که دارویی را مصرف بکند. در حالی که شخص از هوش میرود، خب موقعیت یک مقدار متفاوت است. به هر حال هر دو حالت چه از روی خیرخواهی چه از روی بدخواهی میتواند وجود داشته باشد. خب مسلم است که دوز یا میزان دارو باید کاملا سنجیده باشد و با یک دوز سنجیده اگر هم به هر حال خیرخواهی در نظر باشد داده بشود. به هر حال من تجربه این طوری را تا حالا نشنیدم. شاید اولین مورد باشد، یعنی من بشنوم که به این شیوه دارند عمل میکنند.
به هر حال داروهایی که هست هالوپوریدول یا لیتیم، برای درمان بیماری دو قطبی خیلی داروهای غیر طبیعی نیستند. میتوان با یک تشخیص مشخص، یک روانپزشک همچنین کاری بکند. ولی من فکر نمیکنم که مثلا ایشان… چون زندانها به جز یک پزشک عمومی فکر میکنم کسی را ندارند. خب برای درمان پزشکی باید فرد به خارج زندان منتقل بشود. اگر آنها کارشان را درست بخواهند انجام دهند، باید آقای محمد علی طاهری بعد از این همه مدت اعتصاب غذای تر، چهار روز اعتصاب خشک، در هر لحظه، هر چه زودتر، همین اکنون به بیمارستان فرستاده بشود و تحت نظارت پزشکان مورد اعتماد او مورد درمان قرار بگیرد.
– آقای نایب هاشم، آقای طاهری شانزده بار تابهحال در طول این شش سال که در حبس انفرادی بودهاند، دست به اعتصاب غذا زدهاند. برخورد حکومت در برابر اعتصاب غذاهای ایشان یا زندانیانی مثل ایشان به نظر شما باید چگونه باشد یا چگونه است؟ یعنی چگونه تابهحال رفتار کرده است؟
حسن نایب هاشم: خب به جای که مقامات زندان قبول بکنند که این وضعیت اعتراض چیست؟ به خاطر چیست؟ و به آن خواستها حداقل در حد معینی پاسخ بدهند که کسی که زندانی سیاسی عقیدتی است از اعتصاب غذای خودش دست بردارد، آنها برعکس میخواهند که او را تحت فشار بیشتر قرار بدهند و به اصطلاح وضعیت را تحمیل بکنند به او و بارها دیده شده که گفتهاند زنده و مرده شما برای ما فرق چندانی ندارد تا او را تحت فشار روانی بیشتر قرار بدهند، و به اصطلاح حتما او را در این ارتباط بشکنند؛ یعنی که او اعتصاب غذایش را بدون دستاوردی به اتمام برسانند. این روش جمهوری اسلامی است در این رابطه، البته مسلم است اگر یک مساله آن چنان بازتاب داشته باشد که آنها مجبور به عقبنشینی بشوند، عقبنشینی میکنند.
…اگر کسی مثل آقای طاهری را به دلیل مشخص همیشه در حبس انفرادی نگه داشتند، اگر کسی بیرون سلول انفرادی هم دست به اعتصاب غذا بزنند رسم آنها، قانونشان این است، بخشنامه دارند یا هر چیزی، به هر حال سعی میکنند او را به انفرادی منتقل کنند تا شرایطی به وجود بیاید که اعتصاب غذای او بازتاب پیدا نکند و روی زندانیان سیاسی و عقیدتی دیگر تاثیر نگذارد و حداقل این است که سیستم هماهنگی را با همدیگر نداشته باشند. به هر حال این روشش است و این طور نیست که اعتصاب غذا روی آنها هیچ تاثیری نداشته است ولیکن حداقل تظاهر میکنند که تاثیرش اندک است و بسته به موقعیت هم دارد، چه شرایط از نظر شناخت اجتماعی داشته باشد آن فرد و تا چه حد دسترسی داشته باشد به رسانههای مختلف، چه رسانههای داخلی و چه رسانههای خارجی. برای این که چه کسانی هم به هر حال در حواشی حکومت حداقل که نه در داخل حکومت، بتوانند تاثیرگذار باشند در این رابطه و مسائل آن زندانی سیاسی و عقیدتی را منعکس بکنند.
– افزایش تعداد زندانیانی که در اعتصاب غذا به سر میبرند و از طرف دیگر واکنش انتقادی سازمانهای دیدبان و گزارشگر حقوق بشر از جمله عفو بینالملل، به نظر شما نشانه چیست؟ در زندانهای ایران دارد چه اتفاقی میافتد؟
حسن نایب هاشم: در زندانهای ایران خب از دیرباز مسالهای به عنوان اعدام خاموش هم مطرح است؛ یعنی این که سعی میکنند اگر شرایط را آن چنان دشوار بکنند که افراد برای مثال دست به اعتصاب غذا بزنند و در اثر اعتصاب غذا از بین بروند؛ یا این که شرایط آن چنان دشوار است که افراد مبتلا میشوند به مسایل مختلف. ابهاماتی وجود دارد که میزان مرگ و میر ناشی از سکتههای قلبی، مغزی و سرطان در زندانهای جمهوری اسلامی بیش از معمول است، شاید بشود روی این حساب کرد یا فکر کرد که چه بسا برنامههایی در این جهت وجود دارد که افراد به این طریق از بین بروند.
خب اعدام پر هزینه است، ولی اعدام خاموش را ممکن است بگویند که پیش آمده است و یا این که زندانی خود خواسته است و شرایطی به وجود بیاورند افراد یا خودکشی بکنند یا دست به اعتصاب غذا بزنند و به هر حال مسلم است که این موضوع از جانب سازمانهای مدافع حقوق بشر، دفاع از این افراد مطرح است.
میدانید که خب برخورد با زندانیان سیاسی و عقیدتی قوائدی دارد که قوائد نلسون ماندلا اخیرا تصویب شده در مجمع عمومی سازمان ملل به اتفاق آرا از جمله جمهوری اسلامی هم به آن رای داده و ملزم است که قواعد نلسون ماندلا را رعایت بکنند در رابطه با زندانیان سیاسی و عقیدتی، ولی خب افرادی که هستند نه آموزش درست و حسابی دیدهاند در رابطه با مسائل حقوق بشر، در رابطه با تعهدات بینالملل حداقل تعهدات بینالمللی جمهوری اسلامی و خب در شرایطی که سازمانهای حقوق بشری نتوانند به اندازه کافی صدای خودشان را برسانند، زندانیان سیاسی و عقیدتی از این شرایط رنج میبرند.
true
true
http://erfanews.com/?p=957
true
true
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد